جعاله (مادة ۵۶۱):

جعاله عقديست جايز غير اذني و هميشه معوض، رضايي و قبض شرط لزوم است. جعاله 100% عقديست مسامحه اي و عهدي.

جعاله:

  1. خاص
  2. عام

فرق ندارد، هر دو عقد است.

جعاله عبارتست از التزام شخصي به انجام امري در مقابل جعل (اجرت المسمي). ممكن است اين اجرت المسمي يا كيفيت عمل يا طرف جعاله، اصلاً معلوم نباشد، همين كه شما بدانيد، يك اجرتي در كار است، كافي است.

مثلاً مورد جعاله يافتن كيف گمشده است، ديگر جاعل، كاري با كيفيت عمل ندارد، زيرا جعاله عقديست مسامحه‌اي (مواد 563 و 564)

عمل مورد جعاله:

1) 566 ← عمل قابل تجزيه باشد: مقصود بالا صاله است.

(م. 566) در اثناي عمل: 1- اگر عامل فسخ كند، مستحق اجرت المسمي به ميزان كار انجام شده است. 2- اگر جاعل فسخ كند، بايد اجرت المسمي عامل را پرداخت كند.

نكته 566 ← توجه كنيد در جعاله، قبض شرط لزوم است، يعني به همان اندازه كه كار را انجام داده، به همان اندازه قبض كرده بود به همان اندازه هم عقد لام شد. اجرت المسمي بايد پرداخت شود.

2) عمل قابل تجزيه نباشد: (پيدا كردن كيف)

(م.565) ← 1- در اثناي عمل عامل فسخ كند: مستحق هيچ اجرتي نيست؛ 2- در اثناي عمل جاعل فسخ كند: بايد اجرت المثل عمل عامل را بر مبناي استفاده از عمل غير (مادة 336 – الزامات خارج از قرارداد) پرداخت كند.

569 ← فرض كنيد، شما كيف را پيدا كرديد، تا زمانيكه بخواهيد، آنرا به جاعل رد كنيد، يك هفته طول مي‌كشيد در مدت اين يك هفته، يكف در دست شما، امانت شرعي است، يعني امانت غير قراردادي است و تا تعدي و تفريط نكرده‌ايد مسؤول نيستيد.