در موصی له و وصی

در موصي‌له

ماده 850- موصي‌له بايد موجود باشد و بتواند مالك چيزي بشود كه براي او وصيت شده است.

ماده 851- وصيت براي حمل صحيح است ليكن تملك او منوط است براينكه زنده متولد شود.

ماده 852- اگر حمل در نتيجه جرمي سقط شود موصي‌به به ورثه او مي‌رسد مگر اينكه جرم مانع ارث باشد.

ماده 853- اگر موصي‌لهم متعدد و محصور باشند موصي‌به بين آن‌ها بالسويه تقسيم مي‌شود مگر اينكه موصي طور ديگر مقرر داشته باشد.

در وصي[1]

ماده 854- موصي مي‌تواند يك يا چند نفر وصي معين نمايد در صورت تعدد اوصيا بايد مجتمعاً عمل به وصيت كنند مگر در صورت تصريح به استقلال هر يك.

ماده 855- موصي مي‌تواند چند نفر را به نحو ترتيب وصي معين كند به اين طريق كه اگر اولي فوت كرد دومي وصي باشد و اگر دومي فوت كرد سومي باشد و هكذا.[2]

ماده 856- صغير را مي‌توان به اتفاق يك نفر كبير وصي قرار داد. در اين صورت اجراي وصايا با كبير خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغير.

ماده 857- موصي مي‌تواند يك نفر را براي نظارت در عمليات وصي معين نمايد.

حدود اختيارات ناظر به طريقي خواهد بود كه موصي مقرر داشته است يا از قراين معلوم شود.

ماده 858- وصي نسبت به اموالي كه بر حسب وصيت دريد او مي‌باشد حكم امين را دارد و ضامن نمي‌شود مگر در صورت تعدي يا تفريط.

ماده 859- وصي بايد بر طبق وصاياي موصي رفتار كند والا ضامن و منعزل است.

ماده 860- غير از پدر و جد پدري كس ديگر حق ندارد بر صغير وصي معين كند.

 

[1] - نظريه 3847/7-21/6/1376 ا.ح.ق.: وصي، علي‌الاصول مي‌تواند براي انجام كارهاي مربوط به وصايت، وكيل انتخاب نمايد و انتخاب وكيل نياز به تصريح در وصيت‌نامه ندارد. مگر اين كه صراحتاً يا ضمناً مباشرت شخص وصي شرط شده باشد يا اين كه وصيت از اموري باشد كه قابل توكيل نيست.

[2] - نظريه 7751/7-12/11/1376 ا.ح.ق.: با فوت يكي از اوصياء غير مستقل، وصايت وصي زنده به قوت خودباقي است. النهايه اقدام به عمل به وصيت بعداز موصي احتياج به ضم فرد ديگري از طرف حاكم دارد. نظريه 3732/7-2/6/1377 ا.ح.ق.: در صورت فوت وصي منصوب از طرف موصي، حاكم مي‌تواند شخص ديگري را به جاي وي تعيين كند و در اين صورت اجراي وصيت يا آن قسمت از عمل به وصايا كه باقي مانده است توسط وصي منصوب از طرف حاكم انجام خواهد.